سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

سلام به همه دوستان و همراهان عزیز!
خوشحالم که امروز در این فضای مجازی، فرصتی فراهم شده تا درباره یکی از مهمترین مفاهیم دینی و فکری اسلام، یعنی اجتهاد، با شما گفتگو کنم. اجتهاد، به عنوان یکی از ارکان اصلی تفکر دینی در اسلام، نه تنها راهی برای درک عمیق تر احکام شرعی است، بلکه ابزاری است برای پاسخگویی به نیازهای نوین جامعه در پرتو تعالیم اسلام.

من به عنوان یک طلبه، سالهاست که در این مسیر گام برمیدارم و همواره تلاش کرده ام تا با نگاهی نو به منابع دینی (قرآن، سنت، عقل و اجماع)، پرسش های امروز جامعه را با پاسخ هایی روشن و مستدل همراه کنم. در این وبلاگ، قصد دارم تجربیات، چالشها و دیدگاههای خود را درباره فرآیند اجتهاد، روشهای استنباط احکام، و نقش اجتهاد در زندگی روزمره با شما به اشتراک بگذارم.

از تفسیر آیات قرآن تا تحلیل روایات معصومین (ع)، از مسائل فقهی روز تا چالش های اخلاقی و اجتماعی، همه و همه موضوعاتی هستند که در این وبلاگ به آنها خواهیم پرداخت. امیدوارم این نوشته ها بتواند برای شما، چه به عنوان یک دانشجوی علوم دینی، چه به عنوان یک فرد علاقه مند به مباحث اسلامی، مفید و الهام بخش باشد.

پس با من همراه شوید تا در این سفر فکری، قدم به قدم به سوی فهم عمیق تر دین و زندگی بر اساس تعالیم ناب اسلام پیش برویم.
اجتهاد، تنها یک روش نیست؛ یک رسالت است.

با احترام،
شیخ المجانین رضا فردی پور مسجدسلیمانی
طلبه و پژوهشگر دینی

 




تاریخ : شنبه 03/11/20 | 11:37 عصر | نویسنده : شیخ المجانین رضا فردی پور مسجدسلیمانی | نظر

بعثت پیامبر اکرم (ص) نقطه آغاز دین مبین اسلام در جهان است. حضرت محمد در روز 27 رجب در سن 40 سالگی و در غار حرا به پیامبری مبعوث شد.

 

هنگامی که رسول خدا به رسالت مبعوث شد مردم در جهالت و گمراهی به سر می‌بردند؛ آثار توحید از میان رفته و فروغ انسانیّت خاموش گشته بود، عقاید مردم دستخوش خرافات و تحریفات شده بود لذا حضرت محمد به پیامبری نایل آمد و مأمور شد که چند خدا پرستی و بت پرستی را از زمین بردارد و خدا پرستی را رواج دهد و پیام وحی را به مردم برساند.

اعمال مستحبی شب عید مبعث

امام جواد(ع) فرمود: همانا در رجب شبی است که از آنچه آفتاب بر آن می‏‌تابد، بهتر است و آن شب 27 رجب است که در صبح آن پیغمبر خدا(ص) به رسالت مبعوث شد و به درستی که از برای عامل در آن شب از شیعه ما اجر عمل 60 سال است.


امام محمدباقر(ع) می‌فرماید: چون نماز عشا را به جا آوردی و به رختخواب رفتی، پس هر ساعتی از شب تا نیمه شب که خواستی، بیدار می‌شوی و 12 رکعت نماز به جا می‌آوری و در هر رکعتی سوره «حمد» و سوره‌ای از سوره‌های کوچک مفصل(از سوره محمد تا پایان قرآن) را می‌خوانی، پس چون در هر دو رکعتی سلام دادی و از نمازها فارغ شدی، بعد از سلام می‌نشینی و سوره‌های «حمد»، مُعَوَّذَتَیْن(ناس و فلق)، «توحید»، «کافرون»، «قدر» و «آیة‌الکرسی» را هر کدام 7 مرتبه می‌خوانی و در عقب همه این دعا را بخوان:

«اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فی الْمُلْکِ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیُّ مِنَ الذُّلِّ وَکَبِّرْهُ تَکْبیراً اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِمَعاقِدِ عِزِّکَ عَلَی اَرْکانِ عَرْشِکَ وَمُنْتَهَی الرَّحْمَةِ مِنْ کِتابِکَ وَبِاسْمِکَ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ وَذِکْرِکَ الاْعْلیَ الاْعْلیَ الاْعْلی وَبِکَلِماتِکَ التّامّاتِ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاَنْ تَفْعَلَ بی ما اَنْتَ اَهْلُهُ»، سپس هر دعایی را که خواستی بخوان.

-غسل در این شب مستحب است.
-زیارت امیرالمؤمنین(ع) در شب 27 رجب در نجف اشرف زیاد توصیه شده است، به گونه‌ای که افضل اعمال این شب دانسته شده است.

-این دعا را بخوانند: «اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِالتَّجَلِیِ الاْعْظَمِ فی هذِهِ اللَّیْلَةِ مِنَ الشَّهْرِ الْمُعَظَّمِ وَالْمُرْسَلِ الْمُکَرَّمِ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاَنْ تَغْفِرَ لَنا ما اَنْتَ بِهِ مِنّا اَعْلَمُ یا مَنْ یَعْلَمُ وَلا نَعْلَمُ اَللّهُمَّ بارِکْ لَنا فی لَیْلَتِنا هذِهِ الَّتی بِشَرَفِ الرِّسالَةِ فَضَّلْتَها وَبِکَرامَتِکَ اَجْلَلْتَها وَبِالْمَحَلِّ الشَّریفِ اَحْلَلْتَها.... اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاجْعَلِ الْیَقینَ فی قَلْبی وَالنُّورَ فی بَصَری وَالنَّصیحَةَ فی صَدْری وَذِکْرَکَ بِاللَّیْلِ وَالنَّهارِ عَلی لِسانی وَرِزْقاً واسِعاً غَیْرَ مَمْنُونٍ وَلا مَحْظُورٍ فَارْزُقْنی وَبارِکْ لی فیما رَزَقْتَنی وَاجْعَلْ غِنایَ فی نَفْسی وَرَغْبَتی فیما عِنْدَکَ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ»

پس به سجده برود و 100 مرتبه بگوید: «اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذی هَدانا لِمَعْرِفَتِهِ وَخَصَّنا بِوِلایَتِهِ وَوَفَّقَنا لِطاعَتِهِ شُکْراً شُکْراً»

پس سر از سجود بردارد و بگوید: «اَللّهُمَّ اِنّی قَصَدْتُکَ بِحاجَتی وَاعْتَمَدْتُ عَلَیْکَ بِمَسْئَلَتی وَتَوَجَّهْتُ اِلَیْکَ بِاَئِمَّتی وَسادَتی اَللّهُمَّ انْفَعْنا بِحُبِّهِمْ وَاَوْرِدْنا مَوْرِدَهُمْ وَارْزُقْنا مُرافَقَتَهُمْ وَاَدْخِلْنَا الْجَنَّةَ فی زُمْرَتِهِمْ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ».

اعمال و فضیلت شب و روز 27 رجب مصادف با عید مبعث؛ صلوت زیاد + نماز خاص

اعمال روز 27 رجب

خلاصه اعمال روز مبعث: اوّل: غسل کردن، دوّم: روزه گرفتن و آن یکى از چهار روزى است که در طول سال براى روزه گرفتن امتیاز ویژه دارد، و ثوابى برابر با روزه هفتاد سال دارد. 
سوّم: صلوات زیاد فرستادن.  چهارم: زیارت حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله و امیر المؤمنین علیه السّلام

اعمال و فضیلت شب و روز 27 رجب مصادف با عید مبعث؛ صلوت زیاد + نماز خاص

 

برای روز 27 رجب بر اساس مفاتیح الجنان اعمالی ذکر شده است این اعمال به شرح ذیل است:

1- غسل: انجام غسل در روز عید مبعث مستحب است.

2- روزه: یکی از 4 روزی است که در تمام سال امتیاز دارد برای روزه گرفتن و برابر است با روزه هفتاد سال

3- صلوات فرستادن

4- زیارت حضرت رسول و امیر المؤمنین علیهما السلام‏

5- خواندن نماز: شیخ طوسی در کتاب مصباح فرموده است که از ریّان بن الصّلت روایت شده: حضرت جواد علیه السّلام زمانی که در بغداد بود روز نیمه و روز بیست و هفتم رجب را روزه گرفت و همه خدمتکاران آن حضرت نیز روزه گرفتند و هم به ما فرمان داد دوازده رکعت نماز بجا آوریم به این صورت که در هر رکعت یک مرتبه «حمد» و سوره خوانده و پس از پایان نماز، هر کدام از سوره‌های «حمد» و «قل هو اللّه احد» و «قل اعوذ برب الفلق» و «قل اعوذ بربّ الناس» را چهار مرتبه بخوانیم.

آنگاه چهار مرتبه بگوئیم:

لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ وَ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ
معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگ‌تر از هر چیزی است، و منزّه است خدا، و خدا را سپاس، و نیست جنبش و نیرویی جز به عنایت خدای برتر و بزرگ

و چهار مرتبه:
اللَّهُ اللَّهُ رَبِّی لا أُشْرِکُ بِهِ شَیْئاً
خدا، خدا، پروردگار من است، چیزی را برای او شریک نمی‌آورم

و چهار مرتبه:
لا أُشْرِکُ بِرَبِّی أَحَداً
هیچکس را برای پرودگارم شریک نسازم

6- خواندن نماز: در این روز دوازده رکعت نماز به جا آورید در هر رکعت سوره «حمد» و سوره‌ای که آسان باشد بخوانید، و پس از گفتن تشهّد و سلام بین هر دو رکعت بگویید:

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ کَبِّرْهُ تَکْبِیرا یَا عُدَّتِی فِی مُدَّتِی یَا صَاحِبِی فِی شِدَّتِی یَا وَلِیِّی فِی نِعْمَتِی یَا غِیَاثِی فِی رَغْبَتِی یَا نَجَاحِی فِی حَاجَتِی یَا حَافِظِی فِی غَیْبَتِی یَا کَافِیَّ فِی وَحْدَتِی یَا أُنْسِی فِی وَحْشَتِی أَنْتَ السَّاتِرُ عَوْرَتِی فَلَکَ الْحَمْدُ وَ أَنْتَ الْمُقِیلُ عَثْرَتِی فَلَکَ الْحَمْدُ وَ أَنْتَ الْمُنْعِشُ صَرْعَتِی فَلَکَ الْحَمْدُ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْتُرْ عَوْرَتِی وَ آمِنْ رَوْعَتِی وَ أَقِلْنِی عَثْرَتِی وَ اصْفَحْ عَنْ جُرْمِی وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَیِّئَاتِی فِی أَصْحَابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِی کَانُوا یُوعَدُونَ

هنگامی که از نماز فارغ شدی، هر یک از سوره‌های «حمد» و «قل هو اللّه احد» و «قل اعوذ برب الفلق و قل اعوذ بربّ الناس» و قل یا ایّها الکافرون و «انا انزلنا» و «ایة الکرسی» را هفت مرتبه بخوانید؛ و هفت بار بگویید: لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ وَ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِالله

معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگ‌تر است، و پاک است خدا، و جنبش و نیرویی جز به خدا نیست؛

و هفت بار بگویید:

اللَّهُ اللَّهُ رَبِّی لا أُشْرِکُ بِهِ شَیْئاً
خدا، خدا پروردگار من است و هیچ چیر شریکش نگیرم و می‌خوانی هر دعا که خواهی.

7- خواندن دعای زیر در این روز مستحب است:


یا مَنْ أَمَرَ بِالْعَفْوِ وَالتَّجاوُزِ، وَضَمَّنَ نَفْسَهُ الْعَفْوَ وَالتَّجاوُزَ، یَا مَنْ عَفا وَتَجاوَزَ اعْفُ عَنِّى وَتَجاوَزْ یَا کَرِیمُ. اللّهُمَّ وَقَدْ أَکْدَى الطَّلَبُ، وَأَعْیَتِ الْحِیلَةُ وَالْمَذْهَبُ، وَدَرَسَتِ الْآمالُ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ إِلّا مِنْکَ وَحْدَکَ لا شَرِیکَ لَکَ‌ای آن‌که به عفو و گذشت فرمان داده و عفو و گذشت را بر عهده خویش ضمانت نموده است،‌ای آن‌که بخشید و در گذشت، مرا عفو کن و از من درگذر‌ای کریم. خدایا! طلب سخت شده و چاره‌جویی و راه‌یابی مرا به زحمت افکنده و آرزو‌ها کهنه گشته و رشته امید جز از تو که یگانه‌ای و شریکی نداری بریده شده است.


اللّهُمَّ إِنِّى أَجِدُ سُبُلَ الْمَطالِبِ إِلَیْکَ مُشْرَعَةً، وَمَناهِلَ الرَّجاءِ لَدَیْکَ مُتْرَعَةً، وَأَبْوابَ الدُّعاءِ لِمَنْ دَعاکَ مُفَتَّحَةً، وَالاسْتِعانَةَ لِمَنِ اسْتَعانَ بِکَ مُباحَةً، وَأَعْلَمُ أَنَّکَ لِداعِیکَ بِمَوْضِعِ إِجابَةٍ، وَ لِلصَّارِخِ إِلَیْکَ بِمَرْصَدِ إِغاثَةٍ، وَأَنَّ فِى اللَّهْفِ إِلى جُودِکَ وَالضَّمانِ بِعِدَتِکَ عِوَضاً مِنْ مَنْعِ الْباخِلِینَ؛ وَمَنْدُوحَةً عَمَّا فِى أَیْدِى الْمُسْتَأْثِرِینَ، وَأَنَّکَ لَاتَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِکَ إِلّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمالُ دُونَکَ.
خدایا! من راه‌های خواهش را به سوی تو باز می‌یابم و چشمه‌سار‌های امید نزد تو پر آب است و در‌های دعا را برای هرکه به درگاهت دعا کند گشوده‌ای و یاری‌ات آن را که از تو یاری خواهد فراهم است و می‌دانم که برای آن‌که تو را خواند در جایگاه اجابتی و برای فریادکننده‌ات درصدد فریادرسی هستی و همانا در طمع ورزیدن به بخششت و اعتماد به وعده‌ات جایگزینی است برای دریغ ورزی بخیلان؛ و گشایشی است از آنچه در دست ثروت اندوزان است، تو از بندگانت در پرده نمی‌روی، جز اینکه کردارشان بین تو و ایشان پرده می‌افکند.

وَقَدْ عَلِمْتُ أَنَّ أَفْضَلَ زادِ الرَّاحِلِ إِلَیْکَ عَزْمُ إِرادَةٍ یَخْتارُکَ بِها وَقَدْ ناجاکَ بِعَزْمِ الْإِرادَةِ قَلْبِى، وَأَسْأَلُک بِکُلِّ دَعْوَةٍ دَعاکَ بِها راجٍ بَلَّغْتَهُ أَمَلَهُ، أَوْ صارِخٌ إِلَیْکَ أَغَثْتَ صَرْخَتَهُ، أَوْ مَلْهُوفٌ مَکْرُوبٌ فَرَّجْتَ کَرْبَهُ، أَوْ مُذْنِبٌ خاطِئٌ غَفَرْتَ لَهُ، أَوْ مُعافىً أَتْمَمْتَ نِعْمَتَکَ عَلَیْهِ، أَوْ فَقِیرٌ أَهْدَیْتَ غِناکَ إِلَیْهِ، وَ لِتِلْکَ الدَّعْوَةِ عَلَیْکَ حَقٌّ وَعِنْدَکَ مَنْزِلَةٌ إِلّا صَلَّیْتَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَقَضَیْتَ حَوائِجِى حَوائِجَ الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ.
و هر آینه دانستم که برترین توشه کوچ کننده به سویت، اراده نیرومندی است که بدان تو را برمی‌گزیند و با همین اراده نیرومند دلم با تو مناجات کرده و از تو می‌خواهم هر دعایی را که تو را به آن خواند امیدواری که او را به آرزویش رساندی، یا فریادکشی به درگاهت که به دادش رسیدی، یا دل سوخته غم‌زده‌ای که اندوهش را زدودی، یا گنه‌کار خطاکاری که او را آمرزیدی، یا تندرستی که نعمت خویش را بر او تمام کردی، یا بی‌چیزی که توانگری‌ات را به او هدیه دادی و چنین دعایی را بر تو حقّی است و نزدت مقامی، به حق این دعا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و حاجات دنیا و آخرتم را برآور.

وَهذا رَجَبٌ الْمُرَجَّبُ الْمُکَرَّمُ الَّذِى أَکْرَمْتَنا بِهِ أَوَّلُ أَشْهُرِ الْحُرُمِ أَکْرَمْتَنا بِهِ مِنْ بَیْنِ الْأُمَمِ، یَا ذَا الْجُودِ وَالْکَرَمِ فَنَسْأَلُکَ بِهِ وَبِاسْمِکَ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ، الْأَجَلِّ الْأَکْرَمِ الَّذِى خَلَقْتَهُ فَاسْتَقَرَّ فِى ظِلِّکَ فَلا یَخْرُجُ مِنْکَ إِلى غَیْرِکَ أَنْ تُصَلِّىَ عَلَىمُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَیْتِهِ الطَّاهِرِینَ وَتَجْعَلَنا مِنَ الْعامِلِینَ فِیهِ بِطاعَتِکَ، وَالْآمِلِینَ فِیهِ بِشَفاعَتِکَ.
این رجب مرجّب مکرم است که ما را به آن گرامی داشتی، نخستین ماه‌های حرام است که ما را به خاطر آن از بین ملّت‌ها اکرام نمودی،‌ای دارای جود و کرم، از تو درخواست می‌کنیم به حق ماه رجب و به نام بزرگ‌تر بزرگ‌تر بزرگ‌تر باشکوه و گرامی‌تری که آن را آفریدی پس در سایه‌ات استقرار یافت و جلوه‌اش از تو به دیگری نمی‌رسد، بر محمّد و اهل بیت پاکش درود فرستی و ما را در این ماه از عاملین به طاعتت و آرزومندان شفاعتت قرار دهی.

اللّهُمَّ وَاهْدِنا إِلى سَواءِ السَّبِیلِ، وَاجْعَلْ مَقِیلَنا عِنْدَکَ خَیْرَ مَقِیلٍ فِى ظِلٍّ ظَلِیلٍ، فَإِنَّکَ حَسْبُنا وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ، وَالسَّلامُ عَلَى عِبادِهِ الْمُصْطَفَیْنَ وَصَلَواتُهُ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ
خدایا! ما را به راه راست هدایت فرما و استراحتگاه ما را در سایه‌سار همیشگی‌ات نزد خویش بهترین استراحتگاه قرار ده که تو ما را بسی و چه نیکو کارگشایی هستی و سلام و درود بر همه بندگان برگزیده‌اش.

اللّهُمَّ وَبارِکْ لَنا فِى یَوْمِنا هذَا الَّذِى فَضَّلْتَهُ، وَبِکَرامَتِکَ جَلَّلْتَهُ، وَبِالْمَنْزِلِ الْعَظِیمِ الْأَعْلى أنْزَلْتَهُ، صَلِّ عَلَى مَنْ فِیهِ إِلَى عِبادِکَ أَرْسَلْتَهُ، وَبِالْمَحَلِّ الْکَرِیمِ أَحْلَلْتَهُ
خدایا! به ما در این روز برکت ده، روزی که آن را برتری دادی و به کرامتت بزرگ نمودی و به جایگاه بزرگ و برتر وارد ساختی، بر آن‌که در این روز به سوی بندگانت فرستادی و او را به مقام با کرامتی برآوردی درود فرست.

اللّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ صَلاةً دائِمَةً تَکُونُ لَکَ شُکْراً، وَلَنا ذُخْراً، وَاجْعَلْ لَنا مِنْ أَمْرِنا یُسْراً، وَاخْتِمْ لَنا بِالسَّعادَةِ إِلى مُنْتَهى آجالِنا وَقَدْ قَبِلْتَ الْیَسِیرَ مِنْ أَعْمالِنا، وَبَلَّغْتَنا بِرَحْمَتِکَ أَفْضَلَ آمالِنا، إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَىْءٍ قَدِیرٌ، وَصَلَّى اللّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَسَلَّمَ
خدایا! بر او درود فرست، درودی همیشگی که برای تو سپاس و برای ما ذخیره‌ای باشد و در کارمان آسانی قرار ده و پایان عمرمان را به سعادت و نیکبختی ختم کن، در حالی که اعمال اندک ما را پذیرفته و با رحمت بی‌کرانت ما را به برترین آرزوهایمان رسانده باشی که تو بر هر چیز توانایی و درود و سلام خدا بر محمّد و خاندانش باد.

8- خواندن دعای اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِالتَّجَلِّى الْأَعْظَمِ




تاریخ : دوشنبه 03/11/8 | 4:39 عصر | نویسنده : شیخ المجانین رضا فردی پور مسجدسلیمانی | نظر
من کلام له (علیه السلام) و فیها علة تسمیة الشبهة شبهة ثم بیان حال الناس فیها:
وَ إِنَّمَا سُمِّیَتِ الشُّبْهَةُ شُبْهَةً لِأَنَّهَا تُشْبِهُ الْحَقَّ، فَأَمَّا أَوْلِیَاءُ اللَّهِ فَضِیَاؤُهُمْ فِیهَا الْیَقِینُ وَ دَلِیلُهُمْ سَمْتُ الْهُدَى، وَ أَمَّا أَعْدَاءُ اللَّهِ فَدُعَاؤُهُمْ فِیهَا الضَّلَالُ وَ دَلِیلُهُمُ الْعَمَى، فَمَا یَنْجُو مِنَ الْمَوْتِ مَنْ خَافَهُ وَ لَا یُعْطَى الْبَقَاءَ مَنْ أَحَبَّه.

معنی شبهه:
«و انما سمیت الشبهه شبهه لانها تشبه الحق» (علت اینکه شبهه، شبهه نامیده شده است اینست که شبیه به حق است).
شبهه‌های طبیعی و شبهه‌های عمدی:
دو نوع عمده در پدیده‌ها و سخنان شبهه‌ناک وجود دارد که توجه به آن دو ضرورت دارد:
1- شبهه‌های طبیعی- همه‌ی ما می‌دانیم که حق و باطل در حیات بشری همواره و در همه‌ی موقعیتها با آن وضوح و صراحت نمودار نمی‌شوند که برای هیچ کس جای تردید و شک و شبهه نمانده است. دخالت نیتها و هدف گیریهای درونی که نمود عینی در گفتارها و کردارها و سایر شئون بشری ندارند، از عوامل بسیار رایج و متداول بروز شبهه‌ها است. نارسائی الفاظ در بیان مقاصد واقعی و کاملا مشخص نیز یکی دیگر از عوامل فراوانی شبهه می‌باشد. همچنین بی‌زبان بودن و چند علتی بودن نمودهائی که در اعمال و آثار انسانی وجود دارد، مانند بعضی از نمودهای طبیعی عینی. مثلا حرارت یک پدیده‌ای است قابل لمس، ما دست رفیقمان را لمس می‌کنیم، می‌بینیم حرارت دستش زیادتر از معمولی است، این حرارت ممکن است معلول تماس طولانی دست با گرمای آفتاب باشد، و ممکن است معلول تب یا مالیدن دست به اجسامی مانند پشم بوده باشد و امثال این علل. حال اگر ما بخواهیم کار یا تفکر مهمی را بر علت مشخص این حرارت بناگذاری کنیم و دلایل تعیین کننده‌ی یکی از آنها قطعی نباشد، ما در قضاوت درباره‌ی آن حرارت قطعا به اشتباه خواهیم افتاد. در این نوع از شبهات مادامیکه تقصیری در تشخیص حق صورت نگیرد، تنها ضرری که خواهیم دید، ضرر محرومیت از حق است که بجهت نادانی برای ما وارد خواهد گشت.
2- شبهه‌های عمدی- القاء شبهه و مشتبه ساختن عمدی حقایق است که یکی از دلایل خبث و پلیدی تبهکاران محسوب می‌شود و به اضافه‌ی ضرر محرومیت از حق که به انسانهای ناآگاه وارد می‌شود، عامل سقوط بوجود آورنده‌ی شبهه را نیز فراهم خواهد ساخت.
***
«فاما اولیاءالله فضیاوهم فیها الیقین و دلیلهم سمت الهدی. و اما اعداءالله فدعاوهم فیها الضلال و دلیلهم العمی» (اما اولیاءالله در موقعیتهای شبهه‌ناک با روشنائی یقین حرکت می‌کنند و راهنمای آنان طریقه‌ی هدایت است. و اما دشمنان خدا، در این موقعیتها دعوت به گمراهی می‌کنند و راهنمای آنان نابینائی است).
نور یقین بزرگترین عامل روشنائی انسانی در تاریکیهای شبهات برای اولیاءالله است. مقصود از یقین در اینجا آن انکشاف صد در صد معلوم نیست که ذهن آدمی مانند آیینه‌ای صاف آن را در خود منعکس می‌نماید و بس، بلکه مقصود آن حالت نورانی روح است که از بکار بستن عقل سلیم و عمل به نداهای سازنده‌ی وجدان و تعهد برین است که با خداوند سبحان بسته شده است. این نورانیت با زیادی علم و کوششهای بی‌اساس بوجود نمی‌آید، بلکه چنانکه در روایتی آمده است: «یقذفه الله فی قلب من یشاء من عباده» (این نوری است که خداوند در دل آن بندگانی که بخواهد می‌تاباند).
البته می‌دانیم که مقصود از خواستن خداوندی، خواستن بی‌علت نیست، بلکه علت این خواستن و مشیت خداوندی را خود انسان با بکار بستن عقل سلیم و عمل به نداهای وجدان و تعهد برین می‌باشد که مربوط به اراده و عمل خود انسان است. آیات و روایات مربوط به نورانیت یقین فراوان است و همه‌ی آنها بر این حقیقت دلالت می‌کند که این نورانیت معلول خلوص و صفای قلبی انسان است که واقعیات و حقایق را بطور ناب می‌بیند. این بینش نورانی بزرگترین الطاف خداوندی است که به یک بنده عطا می‌شود و در موقع تاریکی و شبهات حیرت زده و ناتوان نمی‌ماند، زیرا برای رسیدن به مقام والای اخلاص حتما مجاهدتهای خالصانه ضرورت دارد و مطابق آیه‌ی شریفه «والذین جاهدوا فینا لندینهم سبلنا» (و کسانیکه در راه ما مجاهدت می‌ورزند، ما حتما آنان را به راههای خود هدایت می‌کنیم) اینست موقعیت انسانهای رشد یافته در برابر تاریکیها و شبهات. و اما آنانکه به خصومت با خدا برخاسته‌اند، از این تاریکیها و شبهات سوء استفاده نموده، از آنها برای گمراه کردن مردم بهره‌برداری می‌کنند و راهنمائی جز نابینائی ندارند. چه در آن تاریکیها و شبهاتی که بطور طبیعی نمودار گشته و مردم در برابر آنها قرار گرفته باشند.
***
«فما ینجو من الموت من خافه و لایعطی البقاء من احبه» (با ترس از مرگ هیچ کسی از مرگ نجات پیدا نمی‌کند و با دوست داشتن بقاء هیچ کسی پایدار نمی‌ماند).
نه از ترس مرگ می‌تواند مرگ را منتفی بسازد و نه عشق و علاقه به بقاء، پایداری را نصیب انسان می‌کند. «قل ان الموت الذی تفرون منه فانه ملاقیکم» (به آنان بگو: مرگی که از آن فرار می‌کنید، به دیار شما خواهد آمد) «کل نفس ذائقه الموت ثم الینا ترجعون» (همه‌ی نفوس مرگ را خواهند چشید، سپس بسوی ما خواهید برگشت) آری، آنچه که با قوانین طبیعت که جلوه‌گاه مشیت خداوندی آمده است، با قوانین طبیعت هم خواهد رفت، جز روح انسانی که طبق مشیت الهی گام به مافوق طبیعت گذاشته و آماده‌ی زندگی ابدی خواهد گشت «خلقتم للبقاء لا للفناء» (شما برای بقاء آفریده شده‌اید، نه برای نابودی و فنا) درباره‌ی مرگ و مرگ از دیدگاه علی (ع) در مجلد هشتم از تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی مباحث مشروحی مطرح کرده‌ایم، مراجعه شود. در تفسیر بعضی از خطبه‌های آینده که امیرالمومنین علیه‌السلام مسائل مهمی را در موضوع مرگ متذکر شده‌اند، مطالبی را طرح خواهیم کرد.

 




تاریخ : دوشنبه 03/11/8 | 4:35 عصر | نویسنده : شیخ المجانین رضا فردی پور مسجدسلیمانی | نظر
یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَأُولَئِکَ یَقْرَءُونَ کِتَابَهُمْ وَلَا یُظْلَمُونَ فَتِیلًا ?71?
[یاد کن] روزى را که هر گروهى را با پیشوایشان فرا مى‏ خوانیم پس هر کس کارنامه‏ اش را به دست راستش دهند آنان کارنامه خود را مى‏ خوانند و به قدر نخک هسته خرمایى به آنها ستم نمى ‏شود (71)
The day We shall summon every group of people along with their imam, then whoever is given his book in his right hand—they will read it, and they will not be wronged so much as a single date-thread

«فتیل»، رشته‌ى باریک میان شکاف هسته‌ى خرماست، کنایه از چیز بسیار اندک و کوچک و حقیر مى‌باشد.

قرآن از دو گونه پیشوا نام برده است: یکى امام نور و هدایت، «أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا» «2»* و


«2». انبیاء، 73.


دیگرى امام نار و ضلالت، «أَئِمَّةً یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ» «1» که گروه دوّم، با زور و تهدید و تطمیع و تحقیر، مردم را به اطاعت خود وامى‌دارند.

ابوبصیر به امام صادق علیه السلام گفت: «أشهد أنک امامى»، گواهى مى‌دهم که تو امام من هستى. امام فرمود: در قیامت، هر گروهى با امامشان محشور مى‌شوند، خورشیدپرستان با خورشید و ماه پرستان با ماه. «2»

 پیام ها

1- قیامت رافراموش نکنیم. «یَوْمَ نَدْعُوا»

2- تقسیم‌بندى مردم در قیامت، براساس رهبرانشان خواهد بود. «کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ»

3- انسان، ناگزیر الگو و رهبرى را براى خود انتخاب مى‌کند. «کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ»

4- مسلمان نباید در مسائل رهبرى، منزوى و بى‌تفاوت باشد. «نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ» زیرا در قیامت به همراه او محشور مى‌شود.

5- آثار مسأله انتخاب رهبرى و اطاعت از او، تا دامنه‌ى قیامت ادامه دارد. «نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ»

6- قیامت، نه تنها دادگاه افراد، بلکه محکمه‌ى بزرگ امّت‌ها و ملّت‌ها و احزاب و مکتب‌ها و حکومت‌ها نیز هست. «نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ»

 




تاریخ : دوشنبه 03/11/8 | 12:50 صبح | نویسنده : شیخ المجانین رضا فردی پور مسجدسلیمانی | نظر
       



  • paper | فروش رپورتاژ بک لینک | فال تاروت سه کارتی
  • خرید رپورتاژ آگهی ارزان قیمت | فروش رپرتاژ اگهی