ترجمه و شرح نامه 45 نهج البلاغه؛ بخش پنجم: بی اعتنایی امام به دنیا
إِلَیْکِ عَنِّی یَا دُنْیَا، فَحَبْلُکِ عَلَى غَارِبِکِ، قَدِ انْسَلَلْتُ مِنْ مَخَالِبِکِ وَ أَفْلَتُّ مِنْ حَبَائِلِکِ وَ اجْتَنَبْتُ الذَّهَابَ فِی مَدَاحِضِکِ. أَیْنَ الْقُرُونُ الَّذِینَ غَرَرْتِهِمْ بِمَدَاعِبِکِ؟ أَیْنَ الْأُمَمُ الَّذِینَ فَتَنْتِهِمْ بِزَخَارِفِکِ؟ فَهَا هُمْ رَهَائِنُ الْقُبُورِ وَ مَضَامِینُ اللُّحُودِ. وَ اللَّهِ لَوْ کُنْتِ شَخْصاً مَرْئِیّاً وَ قَالَباً حِسِّیّاً لَأَقَمْتُ عَلَیْکِ حُدُودَ اللَّهِ فِی عِبَادٍ غَرَرْتِهِمْ بِالْأَمَانِیِّ وَ أُمَمٍ أَلْقَیْتِهِمْ فِی الْمَهَاوِی وَ مُلُوکٍ أَسْلَمْتِهِمْ إِلَى التَّلَفِ وَ أَوْرَدْتِهِمْ مَوَارِدَ الْبَلَاءِ، إِذْ لَا وِرْدَ وَ لَا صَدَرَ. هَیْهَاتَ، مَنْ وَطِئَ دَحْضَکِ زَلِقَ وَ مَنْ رَکِبَ لُجَجَکِ غَرِقَ، وَ مَنِ ازْوَرَّ عَنْ حَبَائِلِکِ وُفِّقَ، وَ السَّالِمُ مِنْکِ لَا یُبَالِی إِنْ ضَاقَ بِهِ مُنَاخُهُ وَ الدُّنْیَا عِنْدَهُ کَیَوْمٍ حَانَ انْسِلَاخُهُ. اعْزُبِی عَنِّی، فَوَاللَّهِ لَا أَذِلُّ لَکِ فَتَسْتَذِلِّینِی وَ لَا أَسْلَسُ لَکِ فَتَقُودِینِی.
و از این نامه است که پایان آن است:
اى دنیا، از من فاصله بگیر، که مهارت را بر گردنت انداختم، از چنگالت بیرون جستم، از دامهایت فرار کردم، و از رفتن در لغزشگاههایت دورى گزیدم. کجایند گذشتگانى که به بازیهایت آنان را فریفتى کجایند ملّتهایى که با زر و زیورت آنان را مغرور نمودى اینک اینان گروگانهاى قبور، و فرورفته در لابلاى لحدهایند.
به خدا قسم اى دنیا اگر موجودى قابیل دیدن، و جسمى سزاوار لمس بودى، حدود خدا را بر تو جارى مى ساختم در رابطه با بندگانى که به آرزوها فریبشان دادى، و ملتهایى که در پرتگاه هاى هلاکت انداختى، و پادشاهانى که تسلیم نابودى کردى و به سر چشمه هاى بلا وارد نمودى، به جایى که در ورود و خروجش امنیت نباشد.
هیهات هر کس گام در لغزشگاههایت نهد بلغزد، و هر که سوار آبهاى متراکمت گردد غرق شود، و آن که از دامهاى تو به یک سو رود موفق گردد، و کسى که از فتنه هاى تو سالم است باکى ندارد که گرفتار تنگى زندگى باشد، و دنیا نزد او مانند روزى است که لحظه پایانش فرا رسیده.
از من دور شو، به خدا قسم رام تو نشوم تا مرا به خوارى نشانى، و عنان به دستت نگذارم تا هر کجا خواهى ببرى.
.: Weblog Themes By Pichak :.